پیاده روی اربعین

ساخت وبلاگ
بسم رب الزهراءسلام...شاعر میگه:من اگر برخیزم،تو اگر برخیزی،همه برمی خیزندمن اگر بنشینم تو اگر بنشینی،چه کسی برخیزد؟**اینجا سعی میکنم چیزی بنویسم که برای دیگران مفیده، از روزنوشت ها تا خاطرات و دغدغه ها... گاهی هم برای گفتگو و یا به نتیجه رسیدن، مطلبی رو منتشر میکنم. اگر براتون مفیده بمونید و بخونید.باعث افتخاره بنده است که محبان حضرت مهدی(عج) اینجا تردد می کنند.*همه ی نظرات برام ارزشمندند و دوست دارم با دقت بخونم و جواب بدم،اگر گاهی نشد یا با تاخیر بود، ببخشید. پیاده روی اربعین...
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7misaq213d بازدید : 106 تاريخ : چهارشنبه 11 خرداد 1401 ساعت: 10:16

پاسخ: سلام عزیزم، ممنون برای تبریک و نظرتچند روز پیش دوستم یه مطلب ساده پست کرده بود، چندباری خوندم متوجه نشدم چی میگه، براش نوشتم این هم از عوارض بعد زایمانه؟! :) حالا الان هم واقعا بخشی از مطلبت رو نفهمیدم با اینکه قبلا برام ساده بود. حالا مونده تا خون به مغزم برگرده :) این تیکه آخر که درباره لیستم نوشتی رو باید بگم: آره دقیقا... حس مثبتی که از انجام اون کارها بهم میرسه، دقیقا همین آرامشه که: ببین من هنوز خودمم! هنوز همسرم، هنوز دختر خانوادم هستم، هنوز خانم خونه هستم و علاوه بر همه اینها ، مادر هم شدم. پرداختن به نقش های قبلیم بهم آرامش میده، حالمو خوب می‌کنه... محبتم به بچه هم بیشتر میشه.این رو شاید مردها هبچوقت متوجهش نشن، یا مثلا بعضی اطرافیانی که تجربه نکردن با نگاه سرزنش آمیز ببیننت، ولی خودم این رو خوب میفهمم، به عنوان کسی که عااشق بچه است، خیلی خیلی عادیه که از شدت خستگی و درد و زحمت و سختی کار، وقتی هنوز اون انس اساسی بین مادر و بچه برقرار نشده، گاهی حتی بی مهر بشم به اون نوزاد پاک معصوم. من شب‌های اول، نزدیک وقت خواب که میشد استرس می‌گرفتم ، غصه ام میشد، که ای وای، باز هم بیداری، باز هم کمر درد، باز هم تا صبح سختی کشیدن...ولی الان چون محبتم بهش بیستر شده و حال خودم بهتر شده، دیگه مثل اون شبها نیستم. تازه کیف هم می‌کنم کارهاش رو انجام میدم و خدا رو شاکرم که این موجود کوچولوی محتاجش رو به من سپرده و منو قابل دونسته که مراقب یکی از بنده هاش باشم...  پیاده روی اربعین...
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7misaq213d بازدید : 104 تاريخ : چهارشنبه 11 خرداد 1401 ساعت: 10:16

«پس اگه جای من بودی چیکار می‌کردی؟!» نگید!  این جمله رو نگید!  وقتی یکی داره از درد خودش می‌ناله، اینکه بیای بهش ثابت کنی من ازتو بدبخت ترم، یا فلانی و فلونی صد برابر تو مشکل کشیدن، پس اونا چی بگن، هییییچ دردی رو از اون آدم دوا نمی‌کنه که هیچ، حالش رو بدتر هم می‌کنه... احساس ناتوانی و بی کفایتی بهش میده... نکنید این کار رو آقا وقتی یکی داره ناله می‌کنه همون سکوت و شنیدن هم کافیه براش. حتما نباید براش سخنرانی کنید!  چرا انقدر تو همدلی کردن ضعیفیم؟!  * آدم ترجیح میده با هیچکسی حرف نزنه، حتی همون لحظه هم اگه سکوت کنن و درک کنن، بعدا میرن پشت سرت میگن اره فلانی یه روزی خیلی حالش بد بود «من» بهش گفتم فلان کن، خوب شد. یا «من» هی گفتم فلان کار رو بکن ها، اگه گوش میکرد اینجوری نمیشد...  پیاده روی اربعین...
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7misaq213d بازدید : 102 تاريخ : چهارشنبه 11 خرداد 1401 ساعت: 10:16